متین متین ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

کوچولوی شیطون

17 ماهگیت مبارک شیرین زبون مامان

هیــچ چیز دلنشین تر از این برایم نیست که: مدام نامت را صدا بزنم...متین جان ... متین جان .. و "تـــو" با شیرین زبونی کودکانه ات  جواب بدهی... بــــــــــــــــله .. مامانو چند تا دوست داری ..... و " تـــو " ... 10 تا  بگویم اسمم چیه : و " تــــو " بگویی : مامان  بگویم اسمت چیه : و " تـــو " ..  مـــــــــتیـــــن .. جـــــان دلـــــم 17 ماه گذشت ....روز ها و ماهها و ثانیه هایی که هیچ کلامی در وصفش نمیگنجد.. به یمن حضور تو فرشته کوچولوی زمینی عشق را دریافتم ... متینم .. عشقم ..همه وجودم .. 17 ماه عاشقیمان مبــــــــــــا...
30 فروردين 1393

دلنوشته ای برای پسرم

برای پسرم: مرد کوچک مادر فدای قدو بالایت خوب به حرفهای مادرت گوش کن ... حرفهایِ شاید تلخ و سنگینیست اما باید از همین بچگی ات برایت بگویم تا در آینده .... اماده باشی برای مرد شدن تو قرار است مرد خوبی شوی مرد خوب بودن کار سختیست اینکه قوی باشی اما مهربان صدایت پر جذبه باشد اما نه بلند اینکه باید گلیم خودت را از آب بکشی بیرون و مهم تر اینکه باید تکیه گاه باشی عزیز دل مادر تکیه گاه بودن سخت ترین قسمت مردانگیست اول از همه باید تکیه گاه خودت باشی و بعد عشقت عشق چیز عجیبی نیست حسی است مثل موقع هایی که صدایم میکنی : مادر من میگویم : جان مادر و به همین مقدسیست عاشقی را کم کم خو...
27 فروردين 1393